قوم ببربَبْر، نام قوم و سرزمینی در شمال ایران ست. ۱ - موقعیت جغرافیاییسرزمین ببر در اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی ، میان گیلان و تالش از یک سو و تالش و دیلم از سوی دیگر قرار داشت [۱]
احمدبن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۳۱۰، بیروت ۱۹۸۸.
[۲]
احمدبن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۳۱۴، بیروت ۱۹۸۸.
[۳]
تئودور نولدکه، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ج۱، ص۷۳۳، ترجمه عباس زریاب، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۵۸ ش).
و نیز آن را نزدیک دیلم، گیلان، تالش و مغان آورده اند. [۴]
ابن خرداذبه، کتاب المسالک والممالک، ج۱، ص۵۷، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
[۵]
قدامه بن جعفر، کتاب الخراج، ج۱، ص۲۶۱، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
[۶]
ابن فقیه، مختصر کتاب البلدان، ج۱، ص۲۰۹، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
[۷]
علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۲۸۷، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس ۱۸۶۱ - ۱۸۷۷.
[۸]
علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۴۰۲، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس ۱۸۶۱ - ۱۸۷۷.
[۹]
احمدبن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۳۱۴، بیروت ۱۹۸۸.
احتمالاً این سرزمین کمابیش با ناحیه خلخال امروزی منطبق است. در حال حاضر گروههایی در خلخال، در کرانه های رود قزل اوزن سفلی، زندگی میکنند و دارای لهجه تاتیاند که با گویش تالشی تفاوت دارد و شاید زبان قوم قدیمی ببر باشد. تیرههایی نیز با نام خانوادگی ببر در ناحیه خلخال و قسمت کوهستانی و رامسر و قزوین به سر میبرند که احتمالاً از بقایای آن قوم قدیمی اند. ۲ - پیشینهدر منابع، نخستین بار، در گفتگو از دوره خسرو پرویز (حک: ۵۹۰ - ۶۲۸ م)، هنگام شورش بستام ( بسطام )، سردار او و برادرِ بندوی، از قوم ببر سخن به میان آمده است. بستام، پس از پیوستن مردم جیل (گیلان) و ببر و تالش به او و گردآمدن اشراف و نجبای ساسانی به دور وی، با صد هزار تن به دَسْتبْی نزدیک قزوین رفت [۱۰]
احمدبن داود دینوری، الاخبارالطوال، ج۱، ص۱۰۲ - ۱۰۳، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ ش.
[۱۱]
تئودور نولدکه، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ج۱، ص۷۲۴، ترجمه عباس زریاب، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۵۸ ش).
تا با خسروپرویز بجنگد.
هنگام پیشروی مسلمانان در ایران ، مردم ببر به همراه گیلها و تالشیها و دیلمیان بارها با آنان به مقابله برخاستند. ۲.۱ - در دوره خلیفه دومدر دوره خلیفه دوم (متوفی ۲۳) والی کوفه ، مغیرة بن شُعبه ، سردار خود کثیربن شهاب حارثی را که در جنگ قادسیه هم شرکت داشت، به جنگ اهالی ببر و طیلسان (تالشیها) فرستاد، [۱۲]
احمدبن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۳۱۰، بیروت ۱۹۸۸.
ولی او نتوانست آن سرزمین را بگشاید.
۲.۲ - در دوره خلافت عثماندر ۲۴، در دوره خلافت عثمان (متوفی ۳۵) مسلمانان، به سرداری براء بن عازب پس از گشودن ابهر ، [۱۳]
یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۱۰۵، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ - ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
بار دیگر با اهالی جیل و ببر و طیلسان به نبرد پرداختند. [۱۴]
احمدبن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۳۱۳ - ۳۱۴، بیروت ۱۹۸۸.
[۱۵]
ابن فقیه، مختصر کتاب البلدان، ج۱، ص۲۸۲، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.
در ۲۵، عبداللّه بن شِبْل احمسی با مردم موقان، ببر و طیلسان جنگید و برده و غنیمت به دست آورد [۱۶]
احمدبن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۳۱۹، بیروت ۱۹۸۸.
اما نتوانست آن مناطق را تصرف کند.
ظاهراً مردم آن مناطق بتدریج و با رغبت به اسلام گرویدند. ۳ - فهرست منابع(۱) ابن خرداذبه، کتاب المسالک والممالک، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷. (۲) ابن فقیه، مختصر کتاب البلدان، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷. (۳) احمدبن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، بیروت ۱۹۸۸. (۴) احمدبن داود دینوری، الاخبارالطوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ ش. (۵) قدامه بن جعفر، کتاب الخراج، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷. (۶) علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس ۱۸۶۱ - ۱۸۷۷. (۷) تئودور نولدکه، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ترجمه عباس زریاب، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۵۸ ش). (۸) یاقوت حموی، معجم البلدان، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ - ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵؛ ۴ - پانویس
۵ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «قوم ببر»، شماره۴۵۸. |